اخر شب بود و داشتم با یه آقایی در مورد کرایه دربستی صحب( مذاکره) میکردم یه خانم میانسالی دو قدم عقب تر داشت دنبال تاکسی میگشت چون تاکسی دیگری نبود و بیشتر راننده های شخصی بودند من با اقا ب در مورد کرایه به نتیجه نرسیدم و صدا کردم مستقیم خانم اومد جلو و نشست..همون موقع حس کردم این مسافرم یک مشکلی داره تو مسیر که در حال رانندگی بودم به خانم نگاه کردم دیدم کمی مشکوک میزنه. همه مسافرهام پیاده شده بودند و این خانم اخرین مسافرم بود که پیاده میشد. چون دیگه دیروت بود و میخواستم برم خونه...خانم وقتی پیاده شد دقیقا نصف کرایه ی مسیر را داد گفتم خانم ببخشید کرایه اینقدر میشه گفت پول خرد ندارم بعدا حساب میکنم گفتم خانم بحث پول خرد نیست الان اخر شبه کرایه کمی بیشتر از روز میشه وقتی حرف خودم تموم شد از رفتارش متوجه شدم پول نداره ، گفتم اشکالی نداره بعدا حساب میکنید اگه منو دوباره دیدین گفت: باشه اصلا برات صلوات میفرستم.
این مسافر اخرین مسافر امروزم بود و بعد از اون میخواستم برم خونه ولی این اخرین مسافرم بد جوری منو به فکر انداخت. نه میتونستم پول نگیرم و نه میتونستم بگیرم.واقعا نمیدونم بعضی ها چه مشکلاتی دارند.واقعا وقتی بعضی افراد رو گاهی وقت ها که میبینم خیلی ناراحت میشم
اینها رو که گفتم تخیلات ذهنی نبود ما راننده تاکسی ها از صد متری از بین نفرات ایستاده مسافر را تشخیص میدیم و مخصوصا مسافر دربستی را خوب تشخیص میدیم و بعد میدونیم این مسافر در این فاصله ی دور چند تومانی تو دستش گرفته.
به هر حال امروز از ساعت 9 صبح تا 9/30 دقیقه شب کار کردم و جمعا 43 هزار تومان کار کردم.
کمی تا قسمتی روشنفکرانه!
فعلا مهمترین مسعله ی روز مملکت در عموم صحبتهای مسافرها بحث اقتصادی است و هرئ کسی معلوم است که تحت تاثیر بعضی برنامه های ماهواره ای قرار گرفته و تحلیلهایی میفرماید من در همه ی این مدت به عنوان راننده تاکسی زیاد دخالت نمیکنم چون دوست ندارم با کسی گفتگو کنم که از خودش مطلبی برای گفتن نداره اما یک چیز برای من راننده تاکسی معلوم است و آن هم تمامی رسانه های داخلی (دیداری، شنیداری، نوشتاری) است که به جای تحلیل وضع اقتصادی موجود فقط آن را سانسور کرده اند.
راستی فعلا بانگها هم به نظرم بر علیه دولت و مردم ایستاده اند! واقعا چرا خبری از دههها و صدا جایزه برای سپرده گذاری خبری نیست؟ یا واقعا چرا دیگه خبری از فروش اوراق مشارکت طرح های اقتصادی نیست؟ من جای دولت مردان بودم در همه بانکها و موسسات مالی را تخته میکردم.
کلمات کلیدی: تاکسی، مسافر، راننده تاکسی، شوفر