سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندیشه آینه‏اى است تابناک ، و پند روزانه ترساننده‏اى از غل و غش پاک ، و تو را در ادب کردن نفس بس که دورى کنى از آنچه نپسندى از دیگر کس . [نهج البلاغه]
شوفر
درباره



شوفر

وضعیت من در یاهـو
راننده تاکسی
گواهی نامه پایه دو رو در سن 18 سالگی گرفتم دقیقا از این روز رانندگی رو شروع کردم و 20 دی 89 کارت شهری رانندگی با تاکسی گردشی داخل شهری رو گرفتم. کلا از رانندگی خوشم نمیاد.شاید از هم سن هام کسی به اندازه ی من اینقدر رانندگی نکرده باشه ،اینجا داستان نمیگم رمان وداستان کوتاه و نوول و ضد رمان نمی نویسم،پس دنبال انواع رمان از نظر ساخت و موضوع و از نظر پلات و عناصر داستان و هسته ی داستان و جریان سیال ذهن و آن کارشناسی ها نباشید.....اینجا فقط و فقط یک وقایع الاتفاقیه ی روزانه ی یک راننده تاکسی هست.
پیوندها

امروز یک پسری رو سوار کردم که حدود 16 سالش میشد صندلی جلو نشسته بود و یک آقا و خانم تازه عقد کرده هم کنار هم نشسته بودندو با هم خلوت کرده بودند و کنارشون یک آقا تنها نشسته بود. با پسری که جلو نشسته بود صحبت میکردمیکردم متوجه شدم مشکل داره کمی عقب ماندگی ذهنی داشت از صحبتهاش فهمیدم شاگرد اول کلاسشونه و مشخص بود فقط یک ذره مشکل داشت...
گفتم از کجا میایی؟
گفت: از بازار
گفتم: تو بازار چکار میکردی؟
گفت اسباب بازی میفروختم
گفتم: چقدر فروختی؟
گفت: پنج هزار تومان
خواستم ببینم همه اسباب بازیهاش پنج هزار تومان شده بود یا بازم وسایل برای فروش داشت
گفتم : همه شو فروختی؟
گفت: نه بقیه اش رو گذاشتم تو مغازه دوستم
وسایل رو گذاشته بود تو یه مغازه آشنا و داشت میرفت خونه
گفتم: پنج هزار تومان رو چکار کردی؟
گفت: دادم به بدهیم!
گفتم: افرین پس تو هم خرج و مخارج داری؟
گفت اسباب بازی ها رو ازش خریده بودم پول نداشتم ، اسباب بازی ها رو میفروشم و پولش رو میدم.
خیلی دلم به حالش سوخت و خیلی ناراحت شدم
گفتم:برای چی کار میکنی؟
گفت: پول جمع کنم
گفتم پول ها رو میخواهی چکار
با جدیت و با قدرت گفت: پولهام رو میزارم روی هم تا پنجاه میلیون تومان بشه و بعد یک فرودگاه میخرم و یک هواپیما یا هلیکوپتر میخرم و عروسی میکنم و زن و بچه ام رو سوارش میکنم و میگردیم!
اخر وقت بود هم کلی تو. دلم خندیدم و هم خیلی به فکر فرو رفتم.
امروز از ساعت 9 صبح تا شب ساعت 21 دقیقا 34500 تومان کار کردم و انصافا امروز روز خیلی خوبی بود هرچند امروز زیاد وقت کشی کردم ولی به میمنت ازدواج امام علی (ع) امروز روز پر برکتی بود و اگه وقت کشی نمیکردم راحت 50 هزار تومان رو کار میکردم.

خدایا شکرت...



نوشته شده توسط راننده تاکسی 91/7/26:: 11:53 عصر     |     () نظر