سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ثمره حکمت، رستگاری است . [امام علی علیه السلام]
شوفر
درباره



شوفر

وضعیت من در یاهـو
راننده تاکسی
گواهی نامه پایه دو رو در سن 18 سالگی گرفتم دقیقا از این روز رانندگی رو شروع کردم و 20 دی 89 کارت شهری رانندگی با تاکسی گردشی داخل شهری رو گرفتم. کلا از رانندگی خوشم نمیاد.شاید از هم سن هام کسی به اندازه ی من اینقدر رانندگی نکرده باشه ،اینجا داستان نمیگم رمان وداستان کوتاه و نوول و ضد رمان نمی نویسم،پس دنبال انواع رمان از نظر ساخت و موضوع و از نظر پلات و عناصر داستان و هسته ی داستان و جریان سیال ذهن و آن کارشناسی ها نباشید.....اینجا فقط و فقط یک وقایع الاتفاقیه ی روزانه ی یک راننده تاکسی هست.
پیوندها

   از وقتی یارانه ها هدفمند شد تا دو هفته پیش کرایه ها هیچ تغییری نکرده بود ولی دو هفته پیش اومدن و نرخ جدید رو اعلام کردند
اغلب مسیرها 150 تومان بود که شد 175 تومان یعنی خیلی خوش به حالمان شده!
25 تومنی هم که نداریم پس 200 تومان میگیریم و راضی هم هستیم متاسفانه!
   جالب اینجاست که یک گونی هم 25 تومانی بزاری پشت ماشین که خیلی وقت ها من خودم این کار رو میکنم،مردم خدا به خودشون زحمت در آوردن پول خرد را نمیدهند و همیشه عادت دارند هزارتومانی دربیارن و گاهی وقت ها هم ده هزارتومانی!فکر میکنندراننده تاکسی کارخانه تولید پول خرده و همیشه هم توقع دارند 25 تومانشون رو برگردونیم در حالی که اگه از یه هفته پیش هم بخواهند میتونند برنامه ریزی کنند که من میخواهم سوار تاکسی بشم و این پول خرد ها رو میزارم کنار تا هم خودم راضی باشم و هم راننده بعضی مسافرها میتونند این کار رو بکنند ولی نمیکنند و در عوض انتظار دارند من از ناکجا 25 تومانی پیداکنم بدم که پیدا نمیشه و ایشون هم حلال نمیکنه!
   دیروز یه اقایی گفت: اقا دویست تومان دادم؟ منظورش این بود که 25 تومان برگردونم، ولی نداشتم! ناراضی رفت، میدونم که هم ایشون و هم دیگران فکر میکنند من با این 25 تومانی ها میلیونر میشم، در حالی که نمیدونند همین دیروز سه نفر خانم سوار کردم که مشخص بود از خانواده هایی هستند که سطح اقتصادی پایین دارند کرایه رو دادن به من که یه صد تومانی بود و بقیه اش سکه بود و من نشمردم چون در طول مسیر سه نفری داشتند پول کرایه رو حساب میکردند، فهمیدم که حتما کرایه رو دقیق حساب کردن، اخه خودم هم نمیخواستم بشمرم  چون هرچه که بود پول خرد بود بعد این که پیاده شدن دیدم کرایه رو به حساب نرخ قبلی دادن.هرچند بیش از دوهفته است که کرایه ها تغییر کرده ولی من مثل بعصی از مسافر ها ناراحت نبودم چون این اولین و آخرین اتفاق نیست که!
   همین دیروز دو نفر اقا دوباره پیاده شدن و نگفتند دو نفر هستند و من هم کرایه ی یه نفر رو کم کردم بعد که حرکت کردم متوجه شدم اینها با هم بودند و کرایه ی یکی رو حساب نکردم اون اقا هم پولش رو دید ولی به روش نیاورد چون اصولا باید یه صد وپنجاه تومانی میگرفت نه 325 تومانی! ولی گرفت.
یا این روزها خیلی پیش می افته سه نفر سوار میشن و 500 تومان میدن ولی باید 525 تومان بدهند ...ما زیاد نمیگیریم ولی مردم متاسفانه فکر میکنند رانده ها با 25 تومان دارند اختلاس میکنند! کاش همه میدانستند دیگه 25 تومانها ارزش این حرفها رو نداره!هرچند برای من راننده تاکسی هر 25 تومان ارزشمنده چون واقعا با سختی جمع میشن تا شب یه چیزی در بیاد و ببرم خونه.
   کاش مردم میدونستند هیچ راننده تاکسی هیچ وقت دیده نشده که صاحب ثروت آنچنانی بشه،منظورم از آنچنانی کارخونه وبرج نیست ها منظورم اینه که کم راننده تاکسی است که خونه مال خودش باشه و ماشین مال خودش باشه و تو حسابش یه چیزی باشه برای اینده ی بچه ها و مهمتر از همه قست و وام هم نداشته باشه...منظور اینه.
   خوش به حال من شش ماه پیش یه پوستر ترمز خریدم 70 هزار تومان دوباره الان خراب شده. باید یکی دیگه تهیه کنم
بزارید کمی هم سیاسی بحرفم
   مدتی است که بیداری اسلامی مسعله ی روز شده من به عنوان راننده تاکسی ارزو دارم یه روزی بشه خواب اسلامی هم راه بیافته یعنی مردم اونقدر تو ارامش باشند که بتونند بدون دغدغه زیر پرچم امام زمانشون با ارامش بخوابند...اینم خوبه ها.

خدایا شکرت...



نوشته شده توسط راننده تاکسی 90/6/26:: 9:21 صبح     |     () نظر