سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس دانش را برای غیر خدا فرا گیرد یا با آن غیر خدا را اراده کند، جایگاهش را در آتش تدارک کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
شوفر
درباره



شوفر

وضعیت من در یاهـو
راننده تاکسی
گواهی نامه پایه دو رو در سن 18 سالگی گرفتم دقیقا از این روز رانندگی رو شروع کردم و 20 دی 89 کارت شهری رانندگی با تاکسی گردشی داخل شهری رو گرفتم. کلا از رانندگی خوشم نمیاد.شاید از هم سن هام کسی به اندازه ی من اینقدر رانندگی نکرده باشه ،اینجا داستان نمیگم رمان وداستان کوتاه و نوول و ضد رمان نمی نویسم،پس دنبال انواع رمان از نظر ساخت و موضوع و از نظر پلات و عناصر داستان و هسته ی داستان و جریان سیال ذهن و آن کارشناسی ها نباشید.....اینجا فقط و فقط یک وقایع الاتفاقیه ی روزانه ی یک راننده تاکسی هست.
پیوندها

راننده تاکسی و باران و برف

گفتم تاخونه ام بیام یه چیزی بگم و برم!
امروز مثل همه روزهای بارونی وقتی رادیوی ماشین رو باز میکنم میگه:
ای کاش اون تک سرنشین ها یه ذره به این مسافرهای کنار خیابونی نگاهی میکردند و سوارشون میکردند تو این برف و بارون
یا مثلا دو سه روز پیش هم میگفت:وقتی باروون و برف که میاد راننده تاکسی ها یا کم یاب میشوند یا دربستی میرن!
یکی نیست به اون رادیو بگه بابا اونجا تهرانه تو شهر ما مسافرکش های شخصی رو جریمه میکنند و ماشینشون رو میخوابونند.
راننده تاکسی ها هم هر روز باید بیست سی تومن ببرن خونه شب باشه روز باشه برف بیاد یا بارون، هیچ کدومشون عشقی کار نمیکنند. زندگی خرج داره مخارج داره اقا.



نوشته شده توسط راننده تاکسی 90/9/5:: 12:15 عصر     |     () نظر